سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

ما را حقى است اگر دادند بستانیم و گرنه ترک شتران سوار شویم و برانیم هر چند شبروى به درازا کشد . [ و این از سخنان لطیف و فصیح است و معنى آن این است که اگر حق ما را ندادند ما خوار خواهیم بود چنانکه ردیف شتر سوار بر سرین شتر نشیند ، چون بنده و اسیر و مانند آن . ] [نهج البلاغه]

  .:: پارسی بلاگ ::.   .:: ایمیل شیدا ::. .:: خانه شیدائی ::.

 RSS 

شناسنامه
 

کل بازدید : 167722
بازدید امروز : 5


........... درباره خودم ...........
خ.ع.ز(شیدا) - .::شیدائی::.
مدیر وبلاگ : خ.ع.ز(شیدا)[77]
نویسندگان وبلاگ :
ندای سبز
ندای سبز (@)[33]


-- نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد، نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت، ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد، گلویم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش و آن یک ریز و پی در پی ، دم گرم خودش را در گلویم سخت بفشارد و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد ، بدینسان بشکند دائم سکوت مرگبارم را. --


..
......... لوگوی خودم ...........
خ.ع.ز(شیدا) - .::شیدائی::.


........ موضوعات وبلاگ ........

..........حضور و غیاب ..........
یــــاهـو
.
......جستجوی در وبلاگ .......

........... دوستان من ...........







............. اشتراک.............
 
..
..........آوای آشنا 1............

 
...........آوای آشنا 2............

............. بایگانی.............
آنچه گذشت...
تابستان 1387
بهار 1387
زمستان 1386
پاییز 1386
تابستان 1386
بهار 1386
زمستان 1385
دی 90
آذر 90
مرداد 90
دی 89
مهر 89
اردیبهشت 89
مهر 88
اسفند 87
آبان 87
تیر 91
شهریور 91
آبان 91

........... طراح قالب...........
شیدائی
 

www.Sheida.parsiblog.com
FOAF/SHEIDA
 

 
  • I Dont Know!!!

  • نویسنده : خ.ع.ز(شیدا):: 84/1/30:: 7:36 عصر

    --

    نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد،

    نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت ،

    ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد،

     

    گلویم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش و آن یک ریز و پی در پی ،دم گرم خودش را در گلویم سخت بفشارد و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد ،

    بدینسان بشکند دائم سکوت مرگبارم را .

     

    استاد شریعتی

    --


    نظرات شما ()

  • شیدایی!!

  • نویسنده : خ.ع.ز(شیدا):: 84/1/22:: 1:48 عصر

    --

    اگر

     « شیدایی »را از انسان بازگیرند، هنر را باز گرفته اند؛
    شیدایی جان هنر است، اما خود ریشه در عشق دارد.
    شیدایی همان جنون همراه عشق است؛ ملازم ازلی عشق.
    شیدایی و جنون عاطف و معطوف هستند و مُرادف با یکدیگرند.

    سیدشهیدان اهل قلم

    --


    نظرات شما ()

  • الهی ؛گاهی؛نگاهی..

  • نویسنده : خ.ع.ز(شیدا):: 84/1/14:: 7:29 عصر

    --


    پروردگارا :

    ..به من آرامش ده
    تا بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهم.


    دلیری ده..
    تا تغییر دهم آنچه را که می توانم تغییر دهم.


    بینش ده..
    تا تفاوت این دو را بدانم.

    مرا فهم ده..
    تا متوقع نباشم دنیا و مردم مطابق میل من باشند.


    جبران خلیل جبران

    --


    نظرات شما ()

  • من..

  • نویسنده : خ.ع.ز(شیدا):: 84/1/14:: 7:28 عصر
     

    --

    من...

       و اما من

    --


    نظرات شما ()

  • اولین مطلبم؛ تو سال جدید!!!

  • نویسنده : خ.ع.ز(شیدا):: 84/1/9:: 12:59 عصر

     

     باز آی

    دنیا پر از گل می شود وقتی بیائی

    تنها به هم پل می شود وقتی بیائی

    لبها همه خشکیده اند ای جان کجائی

    هر روز و شبها خواندمت شاید بیائی

    ماها همه مهر تو را در دل نشاندیم

    دستان پر مهر تو را بر لب فشاندیم

    کشتی عمر کوتهم بر گل نشسته

    بازآ که از دوری تو دل هم شکسته

    بازآ تو ای امید من مهدی کجائی

    شادی نیاید بر لبم تا تو بیائی

    ای تو طبیب درد بی درمان قلبم

    من بی تو هر شب تا سحرها غرق دردم

    سلام رویا _ یوسف نصیری


    نظرات شما ()

    <   <<   11   12   13   14   15   >>   >