در انتهاي هر سفر در آيينه دار و ندار خويش را مرور مي کنم اين خاک تيره اين زمين پاپوش پاي خسته ام اين سقف کوتاه آسمان سرپوش چشم بسته ام اما خداي دل در آخرين سفر در آيينه به جز دو بيکرانه کران به جز زمين و آسمان چيزي نمانده است گم گشته ام ‚ کجانديده اي مرا ؟
« حسين پناهي»