ميتوان با سوختن در شام تار ديگران

ديگران را بهر خود از جان و دل پروانه كرد

سلام دوست عزيز... وبلاگ خيلي خوبي داري ... نمي دوني چقدر خوشحال شدم وقتي ديدم به لاگم سر زدي... باز هم مهمون نوشته هاي من باش ... در مورد نقد ازاد هم به بهنام گير بده ... خودش متولدش كرد ... بزرگش كرد و خودش كشتش...

خوش باشي و سرافراز ...

سلام

عالي بود. من الان ساعت هفت و سي و پنج دقيقه صبح متنت رو خوندم. يك روز خوب رو برام رقم زدي جدي ميگم. ممنون ممنون ممنون...

سلام شيداي عزيز

ممنون كه سر زدي . خوشحال مي شم وقتي دوباره حضور عزيزان نقد آزاد رو حس مي كنم .

وبلاگت جالبه . پر از مطالب خواندني . از خودت چيزي نمي نويسي ؟

اميدوارم بيشتر از هم خبر داشته باشيم .

شاد و موفق باشي

چه عجب شيداي ما هم به روز شد. خوشحال شدم.

چند وقته خبري نيست از شما. بابا دلمون تنگ ميشه به خدا. وبلاگتم كه خيلي قشنگ شده.

هميشه شاد باشي دوست خوب.

انقدر از اين دنيا دلتنگ و دلگيرم

كه روز مرگ خود را جشن مي گيرم